Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-05@15:26:15 GMT

چرا باید «من پناهنده نیستم» را هدیه بدهیم؟

تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۱۰۶۳۵

چرا باید «من پناهنده نیستم» را هدیه بدهیم؟

«من پناهنده نیستم»، و همه‌ی رمان‌هایی از این دست، حلقه‌ی مفقوده ما با مسائل مربوط به فلسطین است. ما تاریخ فلسطین را از اعلامیه بالفور تا جنگ‌های غزه در کتاب‌های خوانده و در گزارش‌های خبری دیده ایم.

به گزارش مشرق، «من پناهنده نیستم» داستانِ زندگی رقیه از اهالی طنطوره، روستایی در نزدیکی شهر حیفاِ فلسطین، است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درست مثل رمان‌های زنانه دفاع مقدس. دختری شاد و بی‌خبر از اطراف که در دنیای خودش سیر می‌کند و حوادثی که برای دیگران اهمیت دارد، برای او فقط هاله‌هایی از واقعیت‌اند. تا اینکه عظمت اتفاقات، حبابِ دنیای دخترانه او را می‌شکند. «حیفا» در دو روز سقوط می‌کند و یهودی‌ها روستا به روستا را جلو می‌آیند و عاقبت به طنطوره می‌رسند. رقیه و مادرش ناچار می‌شوند وسایلشان را بردارند و روستا را ترک کنند، اما به در خانه قفلی بزرگ می‌زنند که تا برگشتن آن‌ها کسی واردش نشود.

«رضوی عاشور» _بانوی نویسنده فلسطینی_ داستان را از زبان «رقیه» روایت می‌کند. چون رقیه به اصرار پسرش «حسن» خاطراتش را می‌نویسد، داستان نظمی مشابه نظم خاطره‌نویسی دارد. رقیه گاهی از ۱۹۴۸ و ۱۳ سالگی‌اش در طنطوره به ۷۰ سالگی‌اش در کانادا سرک می‌کشد و همین جلو و عقب شدن ها باعث می‌شود که یک‌نواختی قصه از بین برود. نکته مثبت اینجاست که او فقط از حوادث و درگیری‌ها حرف نمی‌زند. در مورد خوراکی‌های محلی‌شان می‌نویسد، در مورد نویسنده‌ای که دوستش داشته صحبت می‌کند، از کاریکاتوریست معروف «ناجی علی» حرف می‌زند و حتی جزییات گلدوزی لباس‌های زنانِ فلسطینی را می‌گوید و همه‌ی این موارد به طریقی در بطن داستان گنجانده می‌شود که جدای آن تصور نشود. همین ترکیبِ عناصر فرهنگی فلسطین در کنار حوادث سیاسی و نظامی آن باعث می‌شود که خواننده بیشتر با شخصیت‌ها و فلسطین احساس نزدیکی کند.

«من پناهنده نیستم»، و همه‌ی رمان‌هایی از این دست، حلقه‌ی مفقوده ما با همه‌ی مسائل مربوط به فلسطین است. ما تاریخ فلسطین را از اعلامیه بالفور تا جنگ‌های غزه در کتاب‌های تاریخ خوانده و در گزارش‌های خبری دیده‌ایم. بارها و بارها در راهپیمایی روز قدس شرکت کرده‌ایم، کالای اسراییلی نخریده‌ایم و با تمام وجود از اسراییل آدم‌کش متنفر بوده‌ایم. اما هیچ‌وقت و از نزدیک احساس نکرده‌ایم که چرا؟ فلسطین برای ما سرزمینی عزیز بود، اما تصویر واضحی از آن نداشتیم. کتاب‌های تاریخ و حتی تصاویر تلویزیون و اخبار باعث نمی‌شود با این سرزمین احساس نزدیکی کنیم و این اولین و مهم‌ترین دلیلی است که ما را مجاب می‌کند سراغِ رمان‌های مربوط به حوادث فلسطین برویم.

«من پناهنده نیستم» باعث می‌شود شما در کشتار ۱۹۴۸ در کنار رقیه ۱۳ ساله باشید، با او و بقیه آوارگان سرزمین مادری خود را ترک کنید و به لبنان بروید، به اردوگاه‌های پناهندگی سرک بکشید، کشتار صبرا و شتیلا را از نزدیک ببینید و برخوردهایی که با یک پناهنده فلسطینی می‌شود را از نزدیک احساس کنید و در آخر با تمام وجود درک کنید که مقاومت لبنان چرا برای مسلمانان تا این اندازه عزیز و برای طرفداران اسراییل تا این اندازه منفور است.

اسم‌ها و تاریخ‌هایی که تا پیش از این برایمان معنای دقیق نداشتند با خواندن این کتاب مفهوم پیدا می‌کنند. «صیدا همان شهری‌است که عموی رقیه در آن ساکن شده بود»، «۱۹۸۲ همان سالی‌ست که به جنوب لبنان حمله شد و همسر رقیه، با نوزادی یتیم به خانه آمد.» و همه‌ی آنچه در کتاب‌های تاریخ خوانده‌ایم با داستان نظم پیدا می‌کند و پشت سرهم قرار می‌گیرد. همان طور که تاریخ دفاع مقدس در ذهن ما با رمان‌هایی که خوانده‌ایم نظم پیدا کرده است. متولدین دهه هفتاد و هشتاد و به طور کلی سال‌های پس از جنگ با خواندن رمان‌های دفاع مقدس به فضای جبهه و سال‌های دهه شصت نزدیک شده‌اند. حتی این قدر که انگار در آن سال‌ها زندگی کرده‌اند. ما با رمان‌های دفاع مقدس آبادان و اهواز و خرمشهر و ... قبل از انقلاب را شناخته‌ایم. اولین حمله‌ی دشمن را به خاک کشورمان تجربه کرده‌ایم و در کنار قهرمانان داستان جنگیده‌ایم. داستان و ادبیات باعث شده دفاع مقدس را نه حادثه‌ای در گذشته که خاطره‌ای از زندگی خودمان بدانیم. اما چرا تابحال این اتفاق در مورد اشغال فلسطین نیفتاده است؟ چرا رمان‌ها و خاطراتِ مربوط به فلسطین را برای جوانان و نوجوانان پررنگ نکرده‌ایم تا با «رقیه» و رقیه‌ها همراه شوند از نزدیک احساس کنند که چرا باید از اسراییل متنفر باشند؟ و با رقیه‌ها همراه شوند که بدون هیچ گناهی در کودکی از سرزمین مادری خود جدا شده‌اند و تا همیشه کلیدِ آن را به گردنشان نگه آویخته‌اند.

«بله این جا خانه هفتم و آخر خواهد بود. بین خواب و بیداری از رختخواب بلند می‌شوم و می‌نشینم. با انگشت‌های دست می‌شمارم: خانه‌مان در روستا. خانه عمویم ابوامین در صیدای قدیم. خانه‌ی زندگی مشترک با امین آن هم در صیدا. خانه‌ی بیروت. بعد ابوظبی. بعد اسکندریه. خانه‌ی هفتم آن‌جا در صیدا خواهد بود. کنارِ در. عدد هفت را دوست دارم. باشد که خیر باشد. کلیدهای تو گردنم و هدیه عبِد را حس می‌کنم....»

گفتنی‌ست این کتاب سال گذشته با ترجمه اسماء خواجه‌زاده و توسط انتشارات شهرستان ادب راهی بازار کتاب شده است.

*مریم رحیمی پور

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار سکه و ارز اخبار خودرو کنفرانس افق نو تحولات یمن رمان و داستان شهرستان ادب فلسطین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۱۰۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتشار کتابی از عدنان غُریفی در اولین سالگرد درگذشتش

در نخستین سالگرد درگذشت عدنان غُریفی، ترجمه‌ او از رمان «وقتی درخت‌ها آواز می‌خوانند» نوشته استراتیس هاویاراس منتشر شد.

 اعظم کیان‌افراز،  مدیر انتشارات افراز،  ناشر اختصاصی آثار عدنان غُریفی، به ایسنا گفت: در ادامه انتشار کتاب‌های این نویسنده، شاعر و مترجم، رمان «وقتی درخت‌ها آواز می‌خوانند» را با ترجمه او روانه بازار نشر می‌کنیم.


او سپس درباره این کتاب توضیح داد: این رمان یکی از رمان‌های مهم ادبیات انگلیسی زبان است که نویسنده‌اش یونانی است و تاکنون هیچ اثری از این نویسنده به فارسی ترجمه نشده است. «استراتیس هاویاراس» تنها دو رمان نوشته است. «رمان درخت‌ها آواز می‌خوانند» در فهرستِ نامزدهای نهایی جایزه‌ی ملی کتاب ALA قرار داشته و مورد تحسین منتقدانِ ادبی و مطبوعات آمریکا نیز قرار گرفته و به چند زبان ترجمه شده است.


کیان‌افراز درباره‌ اهمیتِ این رمان افزود: روزنامه‌ی «گاردین» رمانِ «وقتی درخت‌ها آواز می‌خوانند» را به‌عنوانِ یکی از ۱۰ رمانِ مهمِ سیاسیِ قرنِ بیستم انتخاب کرد و انتشارات افراز، این افتخار را دارد برای نخستین بار این نویسنده را در کشور معرفی می‌کند.


به گفته این ناشر، عدنان غُریفی که خود از نویسندگان مدرنیست جنوب و از آغازگران این جنبش در دهه‌ چهل و پنجاه بوده است، تاکنون چندین اثرِ داستانی مهم را نوشته است که می‌توان به مجموعه داستان «شنل‌پوش درم»، «مادرِ نخل»، «مرغِ عشق»، «چهار آپارتمان در تهرانپارس» و رمان «سکه‌ها» اشاره کرد.

همچنین چندین مجموعه شعر از او چاپ و منتشر شده است، ازجمله «این‌سوی عطر قبیله»، «نخل مشتعل»، «به موشک بستن فرشتگان» و...

غُریفی که توأمان در کنار شعر و داستان‌نویسی، مترجم برجسته‌ای بوده است، آثارِ متعددی از نویسندگان برجسته‌ای چون بوهمیل هرابال، جی. دی. سالینجر، غَسان کَنَفانی، ایتالو کالوینو و... ترجمه کرده است. او که از نخستین مترجمان ادبیات داستانی عرب به‌شمار می‌رود، در زمینه‌ نقد ادبی و گویندگی رادیو نیز فعالیت چمشگیری داشته است.


عدنان غُریفی اردیبهشت سال ۱۴۰۲ به‌علت بیماری در سن ۷۹ سالگی و در کشور هلند درگذشت.


 انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • کتاب «خانه زیر آب و جوجه لاک پشت ها» منتشر شد
  • کتاب «اسلام و مبانی حقوق بشر» نقد و بررسی می شود
  • عرضه روایت ترس سربازرس مگره در بازار نشر
  • کتاب «ادب زندگی» منتشر شد
  • کتاب «ادب زندگی» روانه بازار نشر شد
  • به نشر با ۷۸۲ عنوان در نمایشگاه کتاب حاضر می‌شود
  • ویدئو| پناهنده ایرانی: به خط پایان رسیده‌ام!
  • انتشار کتابی از عدنان غُریفی در اولین سالگرد درگذشتش
  • لحظه نجات فرد پناهنده بر روی درخت در سیل (فیلم)
  • حامیان فلسطین خانه رئیس دانشگاه کلمبیا را محاصره کردند+ فیلم