Web Analytics Made Easy - Statcounter

از شش سال تحصیل در حوزه‌ مشهد خاطرات بسیاری دارم که یک مورد آن را ذکر می‌کنم و آن عبارت بود از شیفتگی شدید من به مطالعه‌ کتاب‌های داستان و رمان‌های مشهور جهانی و ایرانی.  به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «خون دلی که لعل شد» که روای خاطرات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از زندان‌ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است، توسط «محمّدعلی آذرشب» گردآوری و «محمّدحسین باتمان غلیچ» ترجمه شده و مؤسسه حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای آن را روانه بازار نشر کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



خبرگزاری فارس قسمت دوم این کتاب که سال‌های نخست تحصیل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در حوزه را روایت می‌کند را منتشر می‌کند.

مدارس و مراحل تحصیل حوزوی

من و برادر بزرگ‌ترم پس از دوره دبستان، به تحصیل در حوزه علمیه پرداختیم؛ چون پدرم نگذاشت در مدارس رسمی تحصیل کنیم تا مبادا از لباس روحانیت بیرون بیاییم.

هر طلبه علوم دینی، در آغاز با خواندن ادبیات عرب، یعنی صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع، شروع می‌کند. من وقتی در دبستان بودم، مقداری از کتاب جامع‌المقدمات را تا پایان آنموذج خوانده بودم. کتاب امثله را با پدرم شروع کردم، اما ادامه نیافت؛ لذا با استاد دیگری ادامه دادم. صرف میر را نزد پدرم خواندم. بعد عوامل منظومه را هم نزدیک استاد خواندم. مشغول آنموذج بودم که درس دبستان را به پایان رساندم.

در مدرسه سلیمان خان (سلیمانیه) که زیر نظر شیخ حسین بجستانی بود، دروس مقدمات و سطوح را ادامه دادم. شیخ حسین بجستانی از علمای فاضل و دوست پدرم بود. ریاست مدرسه با شیخ احمد کفائی، فرزند آخوند خراسانی بود. آقای بجستانی شخصی به نام آقای علوی را به عنوان استاد من تعیین کرد و من صمدیّه را نزد وی خواندم. وی بعداً درس پزشکی خواند و پزشک شد. سپس آقای بجستانی استاد دیگری به نام آقای مسعودی برایم تعیین کرد. سیوطی و مغنی را نزد ایشان خواندم.

در سال ۱۳۳۲ از مدرسه سلیمانیه به مدرسه نواب منتقل شدم. در این دوره بود که شایستگی‌ها و توانایی‌های من شکوفا شد و در خود اشتهای سیری‌ناپذیری برای فراگرفتن دروس و قدرتی فوق العاده برای درک و فهم آن یافتم.

پس از مغنی، مطوّل را خواندم. در اینجا باید اهمیت دو کتاب مطوّل او مغنی را مورد تأکید قرار دهم، که اولی در زمینه علوم بلاغت کتاب سودمندی است، اما خواندنش خیلی طول می‌کشد، دومی هم کتاب بی‌مانندی در علم نحو است.

فقه و اصول را با شرایع نزد پدرم شروع کردم و تا باب حج ادامه دادم. پدرم در آن هنگام به برادر بزرگ‌ترم شرح لمعه درس می‌داد و او هم با پدر در شرح لمعه به باب حج رسید و من که پیش‌تر در برخی دروس شاگرد برادرم بودم، اکنون با او هم درس شدم. سه‌چهارم شرح لمعه را نزد پدر، و یک‌چهارم آن را نزد سید احمد مدرس یزدی خواندم.

پیش از آن، معالم‌الاصول را نزد سید جلیل حسینی که دوست پدرم بود، خوانده بودم. سپس رسائل و مکاسب را نزد پدر و حاج شیخ هاشم قزوینی خواندم. حاج شیخ هاشم قزوینی بحق استاد توانایی بود و من کسی را بهتر از او در روش تدریس ندیده‌ام.

در هفده سالگی، رسائل و مکاسب و کفایه را تمام کردم. سال ۱۳۳۵ در درس خارج شرکت کردم. سال بعد برای زیارت به عراق رفتم و چند ماه در نجف اشرف ماندم. در آن مدت، در محضر درس علمای بزرگ آن دیار حضور یافتم تا دروس آن اساتید را با دروس حوزه مشهد مقایسه کنم. من در برخی درس‌های آقای خوئی، آقای حکیم، آقای بجنوردی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و میرزا حسن یزدی حضور یافتم.

در اواخر دوره‌ای که کفایه می‌خواندم، با تشویق پدرم به حلقه‌ی درس آقای میلانی پیوستم. آقای میلانی سال ۱۳۳۳ به مشهد آمد و تدریس فقه را از ابتدای کتاب اجاره شروع کرد و دو سال ادامه داد؛ ولی من در این درس‌ها حضور نیافتم. زمانی در درس ایشان شرکت کردم که کتاب صلاة را شروع کرد. دو سال و نیم - یعنی تا میانه‌های سال ۱۳۳۷ با آقای میلانی ادامه دادم. در آن سال به قم رفتم و تا سال ۱۳۴۳ در این شهر ماندم. از سال ۱۳۴۳ به مشهد بازگشتم و تا پیروزی انقلاب اسلامی در مشهد ماندم.

درس خارجی را هم با پدرم داشتم، ولی از آنجایی‌که تدریس خارج، نیازمند تلاش گسترده برای آمادگی و مطالعه‌ی منابع متعدد است و پدرم قادر به این تلاش گسترده نبود، لذا درس خارج با ایشان جدی نبود.

عادت کرده بودم درس‌ها را به زبان عربی بنویسم. همچنین کوشیدم کارم از جهت ارائه و فصل‌بندی هم ابتکاری باشد.

پدری که استاد بود

پدرم ما را عادت داده بود که هیچ فرصتی را از دست ندهیم و هیچ روزی را بدون بهره‌گیری از درس و مباحثه نگذرانیم. ایشان از فرصت تعطیلی درس حوزه در ایام ماه محرم و همچنین ماه‌های تابستان هم بهره می‌گرفت. در هفت روز اول ماه محرم برای من درس می‌گرفت و سه روز بعد از آن را به مجالس روضه امام حسین (علیه‌السلام) می‌رفت. چیزی را به نام تعطیلی تابستانی قبول نداشت و می‌گفت: ما در نجف علی‌رغم هوای طاقت‌فرسا و گرمای سخت، درسمان را ادامه می‌دادیم؛ بنابراین تابستان‌ها در مشهد چرا باید درس و تحصیل تعطیل شود؟!

مطوّل را در ماه‌های تعطیل تابستان خواندم. شیخ فشارکی در تابستان از قم به مشهد می‌آمد و دو ماه می‌ماند. من او را قبلاً دورادور می‌شناختم، چون پیش‌تر در مشهد ادبیات عرب را تدریس می‌کرد و بعد هم که به قم می‌رفت، به تدریس همین دروس در قم می‌پرداخت. از او خواستم در مشهد به من مطول درس بدهد، که پاسخ مثبت داد و من ساعت‌هایی طولانی از روز را به درس خواندن نزد او می‌پرداختم؛ لذا بیان و مقداری از معانی و بدیع مطول را در خلال دو تابستان - یعنی ظرف چهار ماه - به پایان رساندم. شیخ فشارکی بعداً فهمید که من مکاسب هم می‌خوانم و لذا از پیشرفت سریع من در فقه شگفت‌زده شد. او خود، این کتاب را در قم تدریس می‌کرد.

پدرم بر درس خواندن ما به طور مستمر نظارت می‌کرد. ما را گاه با تشویق و گاه با تندی، به آن ترغیب می‌کرد. من همیشه تسلیم روش پدر و مجری خواست او بودم. هرگاه در مورد درسی که می‌خواندم، اظهارنظر می‌کردم، پدرم خیلی خوشحال می‌شد و به من که چهارده پانزده ساله بودم، می‌گفت: تو مجتهدی و قدرت استنباط داری. با برادرم مباحثه می‌کردم. پس از مباحثه، پدرم ما را به اتاق خود می‌خواند، از ما پرسش می‌کرد و آنچه را نتوانسته بودیم بفهمیم، برایمان توضیح می‌داد.

به خاطر دارم که خانه ما سه اتاق داشت. دو اتاق از آن پدر بود: یک اتاق نسبتاً بزرگ برای میهمان‌ها، و یک اتاق هم برای مطالعه و غذا خوردن و استراحت؛ شبیه حجره طلّاب. ماهم همگی یک اتاق داشتیم: چهار برادر و چهار خواهر، با مادر! در مواردی که مادر میهمان یا روضه داشت، ناگزیر بودیم بیرون خانه بمانیم! در اتاق مخصوص پدر، میزی به درازا و پهنای ۸۰ در۴۰ بود. (که در زمستان با گذاشتن منقلی در زیر آن، برای گرمایش هم مورداستفاده واقع می‌شد که به آن کرسی می‌گویند). پدر در سمت طول میز چهارزانو می‌نشست، ما هم هردو کنار یکدیگر در یک سمت عرض آن می‌نشستیم. به خاطر هیبت و جدیّت پدر در اثنای درس و مذاکره، من و برادرم بر سر اینکه کدام دورتر از پدر بنشینیم، باهم کشمکش داشتیم!

بی‌شک این تندی و خشم پدر هرچند جنبه‌هایی منفی داشت، اما منکر جنبه‌های مثبت آن نمی‌توانم بشوم؛ زیرا این سخت‌گیری ما را منضبط بار آورد و از انحرافاتی که برای برخی فرزندان روحانیون به علت عدم توجه به آن‌ها پیش می‌آمد، به دور داشت. یکی دیگر از اثرات آن نیز این بود که من توانستم ادبیات عرب و دوره سطح فقه و اصول را در پنج سال و نیم به پایان برسانم.

علاقه‌مندی‌های من

از شش سال تحصیل در حوزه مشهد خاطرات بسیاری دارم که یک مورد آن را ذکر می‌کنم و آن عبارت بود از شیفتگی شدید من به مطالعه کتاب‌های داستان و رمان‌های مشهور جهانی و ایرانی. شاید من همه داستان‌های «میشل زواگو» را که ده تا است، خوانده‌ام. داستان‌های «الکساندر دوما» پدر و پسر را هم خوانده‌ام. همچنین تمامی یا بیشتر داستان‌های ایرانی را نیز خوانده‌ام. خواندن این داستان‌ها و رمان‌ها تأثیر محسوسی در ذهن و شیوه نگارش انسان دارد.

سال ۱۳۳۶ چند ماه به عراق سفر کردم؛ برخی کتاب‌هایی را هم که به آن‌ها خیلی علاقه داشتم، به همراه خود بردم. بعد به کتابخانه شوشتریّه نجف اشرف رفتم که اتفاقاً بسیاری از کتاب‌های عمویم - سید محمد - در این کتابخانه هست و موقوفه آنجا است. در آنجا کتاب‌هایی را استنساخ کردم. سپس به همراه خانواده از طریق بصره - به ایران بازگشتیم و از خرمشهر با قطار به تهران آمدیم. در تهران کتاب‌ها را به همراه چند شناسنامه گم کردم.

همه‌جا را زیرورو کردم و هرجایی را گشتم، به انبار‌های راه‌آهن رفتم و مدت‌ها در آنجا جست‌وجو کردم؛ اما نتیجه‌ای نداشت. پریشان و اندوهگین و افسوسمند به مشهد بازگشتم. دو سال بعد نامه‌ای از یک راننده تاکسی به دستم رسید که نوشته بود: من بسته‌ای را که در اتومبیلم جا مانده بود، پیدا کردم؛ آن را باز کردم، اما هیچ نشانی از صاحبش در آن نیافتم؛ فقط چند کتاب و شناسنامه در آن بود. دیدم صاحب شناسنامه، معمّم است؛ لذا از فردی در تهران پرس‌وجو کردم و او نشانی مسجد مشهد را به من داد. به این ترتیب کتاب‌ها به من بازگشت!

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب خون دلی که لعل شد امام خامنه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۷۲۰۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تورهای بازدید نمایشگاه کتاب تهران در دیگر کشورها فعال شوند

به گزارش خبرگزاری مهر، مسلم شجاعی مدیرکل بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: «رویداد» یکی از محصولات اصلی صنعت گردشگری کشورهاست. رویداد از جنس محصولاتی است که انسان محور و تعامل محور است. نمایشگاه کتاب همچون دیگر رویدادها از منظر گردشگری جذاب است.

وی به آمار بازدید نمایشگاه کتاب در سال ۱۴۰۲ اشاره کرد و افزود: بازدید چند میلیونی از نمایشگاه در ۱۱ روز عددی قابل توجه است. این رویداد برای ما ارزشمند است چرا که کمک می‌کند تا گردشگران خارجی را نیز جلب کنیم.

مدیرکل بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، ادامه داد: برخی از کشورهای همسایه و منطقه نظیر عراق، عمان، کویت، بحرین، هند، روسیه، چین و… که برای ما بازار هدف گردشگری هستند، در نمایشگاه کتاب حضور دارند. حضور کشورها به عنوان مهمان ویژه یا جذابیت آثار ناشران ایرانی، باعث می‌شود تا نمایشگاه کتاب تهران به رونق گردشگری خارجی کمک کند.

شجاعی انتشارات میراث فرهنگی را که به صورت تخصصی کتاب منتشر می‌کند، عامل ترویج گردشگری در بستر نمایشگاه کتاب خواند و افزود: در این مجال می‌توان فرصت‌های گردشگری از طریق کتاب را به بازدیدکنندگان خارجی نمایشگاه معرفی کرد. به این ترتیب هم نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به توسعه گردشگری از طریق کتاب‌های تخصصی کمک می‌کند و به نوعی زمینه تعامل نمایشگاه کتاب و گردشگری محسوب می‌شود.

وی برگزاری تور بازدید گردشگران خارجی از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را عامل توسعه گردشگری رویداد محور برشمرد و گفت: برای سال‌های آتی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، می‌توان با همکاری بخش خصوصی تور بازدید گردشگران خارجی از این رویداد را برگزار کرد؛ می‌دانم مردم کشورهایی نظیر تاجیکستان علاقه بسیاری به نمایشگاه کتاب تهران دارند. همینطور کشورهای عرب و فرهیختگان کشورهای فارسی زبان به نمایشگاه کتاب تهران علاقه‌مندند.

مدیرکل بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، افزود: می‌توانیم با برنامه‌ریزی ساده تورهای گردشگران خارجی را در بازه زمانی برپایی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، برگزار کنیم؛ اینطور گردشگران خارجی علاوه بر بازدید از مناطق تاریخی و دیدنی ایران از نمایشگاه کتاب هم بازدید می‌کنند. این یعنی تقاطع‌هایی که نمایشگاه کتاب می‌تواند با صنعت گردشگری کشور ارتباط برقرار کند.

شجاعی با طرح این موضوع که آمار دقیقی از حضور گردشگران خارجی در ادوار گذشته نمایشگاه کتاب تهران در دسترس نیست، گفت: امسال می‌توانیم رصد کنیم و متوجه شویم که چه میزان گردشگر خارجی به نمایشگاه کتاب می‌آیند. دوره‌های قبل حضور تعداد قابل توجهی گردشگر خارجی را در نمایشگاه کتاب شاهد بودم. به جرأت می‌توانم بگویم نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بازدید کننده خارجی دارد و بخشی از این بازدیدها از مسیر گردشگری محقق شده است.

وی هماهنگی بین بخشی میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را برای استفاده بیشتر از موقعیت نمایشگاه کتاب تهران برای گردشگری خارجی را مهم خواند و ادامه داد: می‌توان با نگاه فرهنگی به مقوله گردشگری ادبی و گردشگری رویدادمحور منافع اقتصادی برای کشور ایجاد و بخش خصوصی را در این حوزه به خوبی فعال کرد. آنها که به طور حرفه‌ای اصول جذب گردشگر خارجی به کشور را می‌دانند می‌توانند نظر گردشگر خارجی را برای بازدید از نمایشگاه کتاب تهران، جلب کنند.

مدیرکل بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی افزود: می‌توانیم میان معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی و معاونت امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نشست مشترک برگزار کرد. همچنین بخش خصوصی نیز تورهای گردشگری کتاب و گردشگری ادبی و… را فعال کند. می‌توان این مهم را برای دوره‌های بعدی نمایشگاه کتاب ریل‌گذاری کرد. لازم است سیاست جدیدی برای سال‌های آینده درباره این امر مهم اتخاذ کرد.

شجاعی در رابطه با شعار امسال نمایشگاه کتاب با عنوان «بخوانیم و بسازیم» گفت: با کتاب خواندن می‌توان گردشگری ایران را ساخت. من کتاب «در سرزمین مردمان نجیب» را برای مطالعه پیشنهاد می‌کنم؛ این کتاب نوشته هرؤیه روپچیچ، موسیقیدانی از کشور کرواسی است و داستان آن ۲ بار سفر مرد کروات به تمام نقاط ایران را روایت می‌کند. این موسیقیدان حس خود را از هر آنچه در ایران و از مردم ایران دیده توصیف کرده و مهمترین توصیفی که مرد کروات از ایران در ذهنش ثبت شده مهمان نوازی است که به آن معروفیم.

کد خبر 6096279 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه رهبر انقلاب» منتشر می‌شود
  • حضور ۶۰ ناشر خارجی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران
  • حضور ۶۰ ناشر خارجی با ۵۰ هزار عنوان در نمایشگاه کتاب/ بن دانشجویان ۷۰۰ هزار تومان شد
  • تور‌های بازدید از نمایشگاه کتاب تهران در دیگر کشور‌ها را فعال کنیم
  • ناشران خارجی به نمایشگاه آمدند
  • حاکمیت کنونی افغانستان زمینه بازگشت مهاجران از ایران را فراهم کند
  • تورهای بازدید نمایشگاه کتاب تهران در دیگر کشورها فعال شوند
  • تورهای بازدید نمایشگاه کتاب تهران در دیگر کشورها شوند
  • نمایشگاه کتاب ظرفیت جذب گردشگران خارجی را دارد
  • رهبر انقلاب در حاشیه نامه یکی از مسوولان امور قرآنی چه نوشتند؟